جوک های جدید
دیروز از مامانم پرسیدم شاهزاده رویاها با اسب سفید یعنی چی؟ میگه یعنی یه خری مثل بابات!
بابام میگه زن دوم مثل انرژی هسته ای میمونه با اینکه حق مسلم ماست اما اجازه دستیابی بهمون نمیدن حتی در حد تحقیقات...
ترم اول دانشگاه بودم جلسه اول به استادمون گفتم میشه من مبصر کلاس باشم . همه از خنده روده بر شدن ....
مامانم ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ ﻳﻪ ﺩﻝ ﺳﻴﺮ ﻏﻴﺒﺖ ﻣﻴﻜﻨﻪ
ﻭ ﺣﺮﻑ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻩ ﺍﺧﺮﺷﻢ ﻣﻴﮕﻪ
ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﻣﺎ ﭼﻪ،ﻣﺎ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ
ﻫﺮﻛﻲ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺯﻧﺪﮔﻲﻣﯿﮑﻨﻪ !
دیروز بابام تو ماشین بخاری ماشین رو کم کرده میگم بابا هوا سرده چرا بخاری رو کم کردی میگه مگه نشنیدی گفتن کمبود گاز شده ممکنه گاز هموطنامون قطع بشه
امتحان رانندگی داشتم ..
افسره پرسید : چه زمانی از جفت راهنما استفاده میشه
منم گفتم تو عروسی
کثافت انداختم بیرون
بابام میگه خداروشکر اشتون زودتر اومد به چهارشنبه سوری نرسید، وگرنه تعلیق برنامه هسته ای حتمی بود
باورتون میشه ﺗﺎ ۵ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻓﮑﺮ میکردم ﺍﺳﻤﻢ
” ﻣﺎﺷﺎﻻﺳﺖ..!”
ﺍﺯ ﺑﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭ ﺑﺎﻣﺰﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻫﺮﮐﯽ منو میدید
ﻣـیﮔﻔﺖ ﻣﺎﺷـــــﺎﻻ :)
امروز فرداس که گندش در میاد . . .
دقت کردین اگر ۵ دقیقه زود راه بیفتی نیم ساعت زود میرسی و اگر ۵ دقیقه دیر راه بیفتی نیم ساعت دیر میرسی؟
این داستان هر روز من و مامانمه که میریم مدرسه
خانمه میره بانک یارانه اش روبگیره بانکیه میگه: بریزمش به حساب جاریتون؟
خانمه میگه نه بریز به حساب خودم جاریم بمیره ایشاالا چقدرم شانس داره تو بانکم هواشو دارن
هیچ لذتی بالاتر از این نیست که بری مسافرت ،
وقتی که برگشتی بری دستشویی خونه خودتون
اصن دنیا رو انگار بهت میدن
حالا گاوداری و مرغداری و پرورش اسب و این چیز ها رو خارج شهر میسازن قابل درکه برام !
اما نمی فهمم دیگه چرا دانشگاه ها رو خارج شهر می سازن؟:|
از فرشید امین عزیز که اهنگ بعد از نسترن رو خونده خواهش میکنیم اهنگ قبل از نسترن رو هم بخونه که ما کلا در جریان باشیم...